English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6722 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basic size U اندازه اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauges U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raw U اولیه
dispersion U اولیه
primitive U اولیه
elementary U اولیه
initials U اولیه
early U اولیه
initialling U اولیه
initialing U اولیه
initialled U اولیه
primal U اولیه
initial U اولیه
initialed U اولیه
first generation U اولیه
rudimentary U اولیه
preliminaries U اولیه
primeval U اولیه
primary U اولیه
preliminary U اولیه
basics U اولیه
basic U اولیه
earliest U اولیه
fundamental U اولیه
archetype U نمونه اولیه
prototypes U نمونه اولیه
archetypes U نمونه اولیه
prime cost U ارزش اولیه
primery battery U باطری اولیه
primery citcuit U مدار اولیه
primery obligation U تعهدات اولیه
primery current U جریان اولیه
primery terminal U ترمینال اولیه
primery coil U پیچک اولیه
prototype U نمونه اولیه
radix U سرچشمه اولیه
initialize U مقداردهی اولیه
primitive element U عنصر اولیه
primary body U جسم اولیه
primary industries U صنایع اولیه
primeral borth U ابگوشت اولیه
proto planets U سیارههای اولیه
prime costs U هزینههای اولیه
stock U ذخیره اولیه
primary standard U استاندارد اولیه
primary center U مرکز اولیه
blueprints U طرح اولیه
blueprint U طرح اولیه
primary cognizance U شناختهای اولیه
primary electron U الکترون اولیه
primary emission U صدور اولیه
primogenitors U اجداد اولیه
primary inputs U دادههای اولیه
primary inputs U نهادههای اولیه
stock U ماده اولیه
primary storage U انباره اولیه
primary track U شیار اولیه
proto galaxy U کهکشان اولیه
primary structure U ساختمان اولیه
pre assembly U نصب اولیه
pre load U بار اولیه
pre loading U بارگیری اولیه
primary storage U حافظه اولیه
priority processing U پردازش اولیه
preliminiary work U کار اولیه
prereduction U کاهش اولیه
stocked U ماده اولیه
stocked U ذخیره اولیه
primary products U محصولات اولیه
primery voltage U ولتاژ اولیه
first aid U کمکهای اولیه
incunabula U مراحل اولیه
i.c. U حالت اولیه
historical costs U هزینه اولیه
raw materials U مواد اولیه
base rate U ارزش اولیه
base rates U ارزش اولیه
initial acceleration U شتاب اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
initial point U نقطه اولیه
initial mass U جرم اولیه
initial level U سطح اولیه
initial cost U هزینه اولیه
initial condition U شرط اولیه
initial condition U شرایط اولیه
opening capital U سرمایه اولیه
stuff U ماده اولیه
stuffed U ماده اولیه
stuffs U ماده اولیه
cogging train U مسیر اولیه
breaking down train U راه اولیه
basic standard U استاندارد اولیه
input speed U سرعت اولیه
initial speed U سرعت اولیه
basic speed U سرعت اولیه
base loading U بار اولیه
basic branch U رسته اولیه
drawing key U طرح اولیه
elementary cell U پیل اولیه
Aborigine ساکن اولیه
embryonic U نارس اولیه
first notions U تصورات اولیه
first cost U هزینه اولیه
first cause U علت اولیه
first aids U کمکهای اولیه
feed stock U مواد اولیه
basic data U اطلاعات اولیه
input voltage U ولتاژ اولیه
input tape U نوار اولیه
input stage U طبقه اولیه
input signal U سیگنال اولیه
input reactance U راکتانس اولیه
input noise U پارازیت اولیه
input information U اطلاعات اولیه
input gap U فاصله اولیه
input terminal U ترمینال اولیه
input time U زمان اولیه
input unit U واحد اولیه
primitive U انسان اولیه
input translator U مترجم اولیه
input transformer U ترانسفورماتور اولیه
input U توان اولیه
input U سیگنال اولیه
inputted U توان اولیه
inputted U سیگنال اولیه
input function U تابع اولیه
input frequency U فرکانس اولیه
input electrode U الکترود اولیه
input attenuation U میرائی اولیه
input admittance U ادمیتانس اولیه
initial velocity U سرعت اولیه
initial value U مقدار اولیه
initial strength U استحکام اولیه
input attenuation U دمفونگ اولیه
input capacitance U فرفیت اولیه
input drift U رانش اولیه
input diode U دیود اولیه
input data U دادههای اولیه
input current U جریان اولیه
input coupling U تزویج اولیه
input coordinate U مختصات اولیه
input circuit U مدار اولیه
input capacitor U خازن اولیه
initial reserves U ذخایر اولیه
raw data U دادههای اولیه
rudiment U اولیه ابتدایی
velocities U سرعت اولیه
basic requisition number U درخواست اولیه
prime U نخستین اولیه
skeleton agreement U توافق اولیه
scheme U طرح اولیه
integral U تابع اولیه
primed U نخستین اولیه
original U نسخه اولیه
basic agreement U توافق اولیه
frame agreement U توافق اولیه
originals U نسخه اولیه
self aid U کمکهای اولیه
roughed slab U برامن اولیه
velocity U سرعت اولیه
master agreement U توافق اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work . U ما یه اولیه از من کار از تو
layout U طرح اولیه
raw products U محصولات اولیه
raw statistics U امارهای اولیه
primes U نخستین اولیه
parent U یکان اولیه
outline agreement U توافق اولیه
layouts U طرح اولیه
energy feedstock U مواد اولیه انرژی
prim ry truths U حقایق اولیه یانخستین
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی لغت overfit
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
4express, overexpression
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
2high dimentional task solution space
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com